یکی از بهترین کاسب های قرن
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، حاج میرزا احمد عابد نهاوندی مشهور به حاج مرشد چلویی، شاعر متخلص به «ساعی» و از عارفان معاصر بود که حدود نود سالگی در سال ۱۳۵۷ در تهران درگذشت. وی در بازار تهران جنب مسجد جامع، آشپزخانه داشت و برای عموم سخنرانیهای هفتگی برپا میکرد.
در ادامه معرفی شخصیت مرحوم «مرشد چلویی» قصد داریم که اخلاق و نحوه رفتار او را در مقاطع گوناگون از زبان علی عابد نهاوندی، نوه این عارف فقید نقل کنیم.
* نحوه رفتار مرشد
مرحوم مرشد با اینکه دستی در این دنیا و دستی به عالم بالا داشت که خدمت ائمه طاهرین (ع) رسیده بود، با همه چنان با نرمی و آرامی و خضوع و خشوع صحبت میکرد که گویی مهربانی از کلامش میریخت. کلمات را خیلی آهسته و آرام ادا میکرد. اول جملهاش میگفت: «بابا چنین… بابا چنان…»
به آرامی هم راه میرفت. هیچ وقت بلند صحبت نمیکرد و فریاد نمیزد. من که سالها در کنار او بودم، داد زدن یا فریاد بلند او را حتی برای صدا کردن کسی، نشنیدم.
هر که به او بدی میکرد، ستم مینمود، قرضش را نمیداد، پول غذا نمیداد، حتی اذیت و آزار میرساند، مغازه را به هم میزد و … در عوض با آرامی او را راضی میکرد، حتی اگر حق هم نداشت و بهانهاش برای گرفتن پول بود، به آرامی پولی در جیب او میگذاشت و او را شرمنده میکرد و میفرمود:
کو آن کسی که کار برای خدا کند؟/ بر جای بیوفایی مردم وفا کند
هر چند خلق، سنگ ملامت بر او زنند/ بر جای سنگ نیمه شبها دعا کند
* نسیه و وجه دستی
تابلویی که روی دخل مغازه مرحوم مرشد گذاشته شده بود: «نسیه و وجه دستی داده میشود حتی به جنابعالی به قدر قوه» خیلی خاطرات را به یادگار گذاشته و در ذهنهای مردم باقی مانده است.
اغلب مردمی که نداشتند، یا رند بودند و میخواستند پول ندهند؛ از این موضوع استفاده میکردند، غذای مجانی میخوردند و میرفتند.
این تابلو، برخلاف تابلوهایی بود که معمولا در مغازهها میگذاشتند، مبنی بر اینکه: «نسیه داده نمیشود» یا «نسیه ممنوع» یا «نسیه مرد» و … مرحوم مرشد این تابلو را به عنوان شعار در مغازه نگذاشته بود؛ بلکه به آن عمل میکرد.
جناب مرشد فرموده بود: حضرت نبی اکرم (ص) و حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) مرا به خاطر این تابلو، این اعلان و این عمل صدق، تحسین فرمودهاند.